به مشهد رسیدیم ما.....................
کیمیاجانا سلام امروز تو مشهد برف غیرمنتظره ای شروع به بارش کرد ومن برای چندتاکاربانکی رفتم بیرون ودرست دوساعت ونیم تو ترافیک تو ماشین ذره ذره جلو میرفتیم همینطورکه تو ماشین نشسته بودم گفتم یک خبری از شما بگیرم وببینم کی میخواین راه بیفتین وتازه سفارش کنم که از وضعیت راه ها با اطلاع بشین تا شما خانم خانما گوشی باباتو جواب دادی فهمیدم که بعله حتما بابایی دارن رانندگی میکنن که متوجه شدم نزدیکای مشهدین البته خوب کاری کردین که به من نگفتین کی راه افتادین ولی با وضعیت جاده ها که پر برفه مرتب دعا میخوندم وآیه الکرسی تا وقتی که رسیدین مشهد آخه این دفعه که با ماشین خودتون اومدین دل من به هزار راه میرفت وخدا این شیطون رو لعنت کنه ک...
نویسنده :
fereshteh joon jooni
2:28